کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زِرت و زُورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زِرت و زُورت
فرهنگ گنجواژه
زرت و پرت، سر و صدای بیهوده،ضرط و ضورط.
-
واژههای مشابه
-
زرت
لغتنامه دهخدا
زرت . [ زَ ] (ع مص ) خفه کردن کسی را. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
زرت
لغتنامه دهخدا
زرت . [ زِ ] (اِ) زرشک . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). امبرباریس . زَرَک . (مفاتیح ، یادداشت ایضاً).
-
زُرّت
لهجه و گویش بختیاری
zorrat ذرّت، بلال.
-
زِرت قمصور شدن
لهجه و گویش تهرانی
زوار در رفتن ، فنا شدن،ناتوان شدن
-
زِرت،زارت،زرته،ضرطه
لهجه و گویش تهرانی
گوز
-
فِزِرت/زِرت قمصور شدن
لهجه و گویش تهرانی
خراب شدن وضع
-
واژههای همآوا
-
زِرت و زورت
لهجه و گویش تهرانی
امر و نهی، تهدید