کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زُهره و زُحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زُهره و زُحل
فرهنگ گنجواژه
سیارات.
-
واژههای مشابه
-
زهره
واژگان مترادف و متضاد
۱. جرات، شهامت ۲. زهرهدان، مراره
-
زهره
واژگان مترادف و متضاد
ناهید
-
زهره
فرهنگ واژههای سره
ناهید
-
زهره
فرهنگ فارسی معین
(زُ رِ) [ ع . زهرة ] (اِ.) ناهید؛ دومین سیارة منظومة شمسی به نسبت فاصله از خورشید.
-
زهره
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . زهرة ] (اِ.) واحد زهر؛ یک شکوفه .
-
زهره
لغتنامه دهخدا
زهره . [ زُ رَ / رِ ] (اِ) به لغت اکسیریان نحاس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در اصطلاح کیمیاگران کنایه از مس است . (مفاتیح ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
زهرة
لغتنامه دهخدا
زهرة. [ زُ رَ ] (اِخ ) ابن معبدبن عبداﷲبن هشام . رجوع به ابوعقیل شود.
-
زهرة
لغتنامه دهخدا
زهرة. [ زُ رَ ] (اِخ ) نام ام الحیاء الانباریة که محدث است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
زهرة
لغتنامه دهخدا
زهرة. [ زُ رَ ] (اِخ ) یا ام زهرة. زن کلاب بن مرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
زهرة
لغتنامه دهخدا
زهرة. [ زُ هََ رَ / زُ رَ ] (ع اِ) شکوفه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکوفه ٔ زرد یا مطلق شکوفه . (غیاث ).
-
زهرة
دیکشنری عربی به فارسی
شکوفه , شکوفه کردن , گل دادني , بکمال وزيبايي رسيدن , گل , درخت گل , سر , نخبه , گل کردن , شکوفه دادن , گلکاري کردن
-
زهره
دیکشنری فارسی به عربی
صفراء
-
زهره
واژهنامه آزاد
(زَهره) شجاعت