کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زَمقلبفلجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زُم زیدن
لهجه و گویش بختیاری
zom zeydan بالا آمدن سطح خاک بر اثر فشار ریشهگیاهان یا بالا آمدن سطح ماست ترششده.
-
نوار قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← الکتروقلبنگاره
-
Regulus
قَلبُالاَسَد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پرنورترین ستارۀ صورت فلکی اسد از قدر 1/4
-
Antares
قلبالعقرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پرنورترین ستارۀ صورت فلکی عقرب از قدر 1/5 که رنگ سرخ آن خیرهکننده است
-
artificial heart
قلب مصنوعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] نوعی پمپ مکانیکی که بهجای قلب آسیبدیده بهصورت موقت یا دائم به کار میرود
-
قلب مصنوعی
فرهنگ واژههای سره
دل واره
-
phonocardiograph
آوانگار قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] افزارهای برای آوانگاری قلب دارای تجهیزاتی برای شنیدن و ثبت صدای قلب
-
phonocardiography
آوانگاری قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نمایش تصویری و ترسیمی صداهای طبیعی و غیرطبیعی قلب
-
vectorcardiography
بُردارنگاری قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ثبت و نمایش لحظهبهلحظۀ بُردار نیروهای پیشران الکتریکی در طی چرخۀ کامل قلب، با استفاده از نوساننما (osciloscope)
-
پژوانگارۀ قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← پژواکنگارۀ قلب
-
پژوانگاری قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← پژواکنگاری قلب
-
pericardium
پیراشامۀ قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] کیسهای متشکل از دو لایه که قلب و ریشۀ عروق بزرگ متصل به قلب را در بر میگیرد متـ . پیراشامه
-
قلب زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - سکة تقلبی زدن . 2 - تقلب کردن .
-
قلب شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) دیگرگون شدن .
-
قلب الاسد
فرهنگ فارسی معین
(قَ بُ لْ اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دل شیر، قلب اسد. 2 - نام ستاره ای به رنگ آبی - سفید و قدر 3/1 در میان صورت فلکی شیر یا اسد که 86 سال نوری با ما فاصله دارد.