کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زونگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زونگ
لغتنامه دهخدا
زونگ . [ زَ وَ ] (ص ) بمعنی زونزک است که مردم گوژپشت و حقیر باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). مرد گوژپشت زبون و حقیر بود. (جهانگیری ).
-
جستوجو در متن
-
زونگل
لغتنامه دهخدا
زونگل . [ زَ وَ گ َ ](ص ) بمعنی زونگ است که مردم گوژپشت و حقیر باشد. (برهان ) (از جهانگیری ). زونزک . زونگ . (ناظم الاطباء).
-
زونزک
لغتنامه دهخدا
زونزک . [ زَ وَ زَ ] (ص ) مردم گوژپشت و زبون و حقیرجثه را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). رجوع به زونگ و زونگل شود.