کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زورخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زورخانه
/zurxāne/
معنی
ورزشگاه؛ محل مخصوص ورزشهای باستانی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باشگاه، ورزشگاه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زورخانه
واژگان مترادف و متضاد
باشگاه، ورزشگاه
-
زورخانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) محل مخصوص ورزش های باستانی ، باشگاه .
-
زورخانه
لغتنامه دهخدا
زورخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که در آن ورزشهای قدیمی کنند. باشگاه ورزشهای باستانی . (فرهنگ فارسی معین ). محل ورزشهای پهلوانی ایران ،معروف به ورزش باستانی . زورخانه های قدیمی ایران بناهایی هستند مسقف که بوسیله ٔ پنجره ای که در سقف بنا تعبیه ...
-
زورخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (ورزش) zurxāne ورزشگاه؛ محل مخصوص ورزشهای باستانی.
-
زورخانه
دیکشنری فارسی به عربی
جمنازيوم
-
واژههای مشابه
-
معلم زورخانه
دیکشنری فارسی به عربی
رياضي
-
گود زورخانه
لهجه و گویش تهرانی
محل ورزش وسط زور خانه
-
جستوجو در متن
-
تخته و شنا
فرهنگ گنجواژه
ورزش زورخانه.
-
ورزشگاه
واژگان مترادف و متضاد
استادیوم، باشگاه، زورخانه
-
gymnasium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزشگاه، دبیرستان، زورخانه
-
gymnasia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژیمناستیک، ورزشگاه، دبیرستان، زورخانه
-
جمنازيوم
دیکشنری عربی به فارسی
ورزشگاه , زورخانه , دبيرستان
-
ورزشخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] varzešxāne محلی که در آن کُشتی میگرفتند؛ زورخانه.