کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زود گذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زود گذر
دیکشنری
fugitive, momentary, passing, temporal, transitory
-
جستوجوی دقیق
-
زود گذر
دیکشنری فارسی به عربی
اسطول , خاطف , عابر , عرضة للتلف
-
واژههای مشابه
-
زؤد
لغتنامه دهخدا
زؤد. [ زُءْ / زُءُ ] (ع اِمص ) ترس . فزع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء). ترسانیده شدن . (آنندراج ) : یضحی اذ العیس ادرکنا نکایتهاخرقاء یعتادها الطوفان والزؤد. لحیانی (از تاج العروس ).بلی زؤداً تفشغفی العواصی سافطس منه...
-
زؤد
لغتنامه دهخدا
زؤد. [ زُءْدْ / زُ ءَ ] (ع مص ) ترسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از اقرب الموارد).
-
زود زود
دیکشنری فارسی به عربی
متکرر
-
زود رنج
دیکشنری فارسی به عربی
حاد الطبع , حساس
-
زود کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
هزة
-
زود خشم
دیکشنری فارسی به عربی
غضوب
-
زود غضب
دیکشنری فارسی به عربی
غضوب
-
زود جُنب
لهجه و گویش تهرانی
فرز و چالاک
-
صبح زود
واژهنامه آزاد
بامداد
-
دیر و زود
فرهنگ گنجواژه
سرانجام.
-
دیر و زود
فرهنگ گنجواژه
عدم دقت در وقت، تأخیر یا تعجیل.
-
ادم ساده لوح و زود باور
دیکشنری فارسی به عربی
نورس
-
اگر زود رفته بودیم، حتما به او رسیده بودیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: age zü bešdabâɂima, hatmi be nu(n) berassâbâɂima. طاری: age zü bešdaboyim, hatman beš berassâɂaboyim. طامه ای: ege zutar bošeɹabeɹim, hatman be nuhun borassâɂabeɹim. طرقی: age zü bešiyaboyim, hatman e rassâboyim. کشه ای: age zi bešiyaboyim, ...