کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زودگذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زودگذر
/zudgozar/
معنی
آنچه زود میگذرد و به پایان میرسد: عمر زودگذر، زندگی زودگذر، دنیای زودگذر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
فانی، مستعجل، موقت، موقتی ≠ دیرپا
دیکشنری
brief, ephemeral, evanescent, fleeting, impermanent, transient, volatile, transiently
-
جستوجوی دقیق
-
زودگذر
واژگان مترادف و متضاد
فانی، مستعجل، موقت، موقتی ≠ دیرپا
-
زودگذر
لغتنامه دهخدا
زودگذر. [ گ ُ زَ ] (نف مرکب ) زودگذرنده . آنچه که زود گذرد. آنچه که به سرعت محو شود: دنیای زودگذر. تبسم زودگذر. (فرهنگ فارسی معین ).
-
زودگذر
فرهنگ فارسی معین
(گُ ذَ) (ص فا.) آن چه که به سرعت محو شود.
-
زودگذر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) zudgozar آنچه زود میگذرد و به پایان میرسد: عمر زودگذر، زندگی زودگذر، دنیای زودگذر.
-
زودگذر
دیکشنری فارسی به عربی
ضعيف , لمعان , هارب
-
واژههای مشابه
-
مد زودگذر
دیکشنری فارسی به عربی
بدعة
-
جستوجو در متن
-
فانی
فرهنگ واژههای سره
زودگذر
-
earlyish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر
-
protogenic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر
-
earwigged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر
-
عَاجِلَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
زودگذر
-
earliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر
-
early-blooming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر