کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زودباور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زودباور
/zudbāvar/
معنی
آنکه سخن کسی را زود و بیاندیشه باور میکند؛ سادهلوح.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
احمق، ساده، سادهلوح، کانا، مغفل ≠ دیرباور
دیکشنری
bumpkin, gullible, trustful, trusting
-
جستوجوی دقیق
-
زودباور
واژگان مترادف و متضاد
احمق، ساده، سادهلوح، کانا، مغفل ≠ دیرباور
-
زودباور
لغتنامه دهخدا
زودباور. [ وَ ] (ص مرکب )آنکه سخن دیگران را بی درنگ و بی اندیشه می پذیرد و باور می کند. ساده لوح . مقابل دیرباور. (فرهنگ فارسی معین ). زوداعتقاد و ساده لوح و ساده دل . (ناظم الاطباء).
-
زودباور
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص مر.) ساده لوح .
-
زودباور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ دیرباور] zudbāvar آنکه سخن کسی را زود و بیاندیشه باور میکند؛ سادهلوح.
-
زودباور
دیکشنری فارسی به عربی
ساذج
-
جستوجو در متن
-
سهل القبول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sahlolqabul زودپذیر؛ زودباور.
-
کاندید
واژهنامه آزاد
بسیارساده لوح، زودباور، هالو
-
سادهنگر
واژگان مترادف و متضاد
خوشباور، زودباور، سادهدل، سادهلوح، مغفل
-
هالو
واژگان مترادف و متضاد
خوشباور، زودباور، سادهدل، سادهلوح، گولخور
-
ساده دل
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دِ) (ص مر.) 1 - زودباور. 2 - احمق .
-
ساده لوح
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [مجاز]. sādelo[w]h ۱. بیمکروحیله.۲. زودباور.۳. احمق. * سادهدل.
-
خوش باور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošbāvar ویژگی کسی که خبر یا سخنی را زود باور میکند؛ سادهدل؛ سادهلوح؛ زودباور.
-
خوشباور
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوشپندار، خوشخیال، خوشگمان ۲. دهنبین، زودباور، ساده، سادهدل، سادهلوح، صافوساده ≠ بدباور، دیرباور
-
سادهدل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیشیلهپیله، خوشباور، زودباور، سادهلوح ≠ تودار، دیرباور ۲. روراست، صادق، بیتزویر