کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زوجین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زوجین
/zo[w]jeyn/
معنی
زنوشوهر؛ جفت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زوجین
لغتنامه دهخدا
زوجین . [ زَ ج َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ زوج . زوج و زوجة. زن و شوهر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (از فرهنگ فارسی معین ).
-
زوجین
فرهنگ فارسی معین
(زُ جِ) [ ع . ] (اِ.) تثنیه زوج ، زن و شوهر.
-
زوجین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، تثنیۀ زوج] ‹زوجان› zo[w]jeyn زنوشوهر؛ جفت.
-
واژههای مشابه
-
زَوْجَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
به معناي هر دو چيزي است که مقابل هم باشند ، يکي فاعل و مؤثر باشد ، ديگري منفعل و متاثر ، از آنکه فاعل است عملي سر زند ، و بر آنکه منفعل است واقع شود ، مانند زن و شوهر و بعضي گفتهاند : اين کلمه به معناي مطلق هر دو چيز متقابل است ، مانند زن و شوهر ، زم...
-
couples counseling
مشاورۀ زوجین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مشاوره و راهنمایی زوجها دربارۀ موضوعاتی نظیر مسئولیتهای مشترک و وفاداری و انتظاراتی که روابط آنها را تحت تأثیر قرار میدهد
-
جستوجو در متن
-
zoogony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زوجین
-
لَا تُمْسِکُواْ بِعِصَمِ ﭐلْکَوَافِرِ
فرهنگ واژگان قرآن
تمسک نکنيد به عقد ازدواج باکافران(بعد از مسلمان شدن يکي از زوجين کافر ديگر عقد آنها معتبر نيست)
-
sexual counseling, sex counseling
مشاورۀ جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی مشاوره و راهنمایی که مشاوران دربارۀ موضوعاتی نظیر مهار موالید و ناباروری و مشکلات جنسی به زوجین ارائه میکنند
-
مثنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مثنّیٰ] mosannā ۱. (ادبی) در نحو عربی، اسمی که بر دو کس یا چیز دلالت میکند، مانندِ زوجین.۲. (قید) [قدیمی] دوباره.
-
legal separation, judicial separation
جدایی قانونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اقدامی حقوقی براساس درخواست یکی از زوجین که خواهان ادامۀ تأهل است، اما میخواهد دیگر مسائل زناشویی، مانند حضانت اطفال و نفقۀ کودک و همسر و تقسیم اموال حلوفصل شود
-
مبارا
لغتنامه دهخدا
مبارا. [ م ُ ] (از ع ، اِمص ) در اصل مبارات بود،به معنی بیزاری زوجین از یکدیگر. (غیاث ) (آنندراج ).مخفف مباراة عربی . (فرهنگ فارسی معین ) : گر دم خلع و مبارا میرودبد مبین ذکر بخارا میرود. مولوی .و رجوع به مبارات و مباراة شود.
-
مُّضَاعَفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
دو چندان شده - چند برابر شده ( مثلا ميگويند عدد دو ضعف عدد يک و عدد چهار دو ضعف آن است . و گاهي هم آن را به معناي چيزي ميدانند که به انضمام چيز ديگري باعث تکرار شود ، مانند واحد که به انضمام واحدي ديگر عدد يک را تکرار ميکنند ، و به اين اعتبار عدد يک ...
-
ضِعْفَ
فرهنگ واژگان قرآن
دو برابر - نصف ( مثلا ميگويند عدد دو ضعف عدد يک و عدد چهار دو ضعف آن است . و گاهي هم آن را به معناي چيزي ميدانند که به انضمام چيز ديگري باعث تکرار شود ، مانند واحد که به انضمام واحدي ديگر عدد يک را تکرار ميکنند ، و به اين اعتبار عدد يک را ضعف و عدد د...