کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زواید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زواید
/zavāy(')ed/
معنی
= زائده
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
leavings, trimmings
-
جستوجوی دقیق
-
زواید
لغتنامه دهخدا
زواید. [ زَ ی ِ ] (ع اِ) هر چیزی که زاید باشد و جزء اصلی چیزی نبود. (ناظم الاطباء).- زواید زندگانی ؛ فضول معاش . (ناظم الاطباء).
-
زواید
فرهنگ فارسی معین
(زَ یِ) [ ع . زوائد ] (اِ.) جِ زایده .
-
زواید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زوائد، جمعِ زائِدَة] zavāy(')ed = زائده
-
زواید
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
جستوجو در متن
-
no-frills
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون زواید
-
فضولات
واژگان مترادف و متضاد
۱. براز، نجاست ۲. پسماندهها، زواید
-
fettling
ریختهپیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] بریدن و جدا کردن راهگاه و زواید فلزی و پلیسهها از قطعات ریختگی
-
nimiety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگرش، زیادی، حشو و زواید، اطناب، فزونی، بی اعتدالی
-
water blasting
آبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن آب با فشار زیاد برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زواید
-
barbed, barbellate
خارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی زِبرکرکی که در سطح یا حاشیۀ آن زواید ریز و تیز وجود دارد
-
مقطع
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ طَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - بریده شده . 2 - چیزی که آن را با بریدن زواید و پیراستن بیآرایند.
-
مژک
فرهنگ فارسی معین
(مُ ژَ) (اِ.) زواید سیتوپلاسمی که تعداد بسیاری از جانوران یک سلولی حول بدن خود دارند و به وسیلة حرکت این مژک ها جابه جا می شوند و یا طعمة خود را صید می کنند.
-
قشاعر
لغتنامه دهخدا
قشاعر. [ ق َ ع ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مقشعر، اسم فاعل به حذف زواید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
اسنان الفار
لغتنامه دهخدا
اسنان الفار. [ اَ نُل ْ ] (ع اِ مرکب ) زواید دقیقه که در اصل ظفره روید.