کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زهی
/zehi/
معنی
ویژگی هر آلت موسیقی دارای زه؛ زهدار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آفرین، احسنت، اینت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهی
واژگان مترادف و متضاد
آفرین، احسنت، اینت
-
زهی
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (شب جم .) 1 - از ادات تحسین به معنای آفرین ! 2 - از ادات تأسف به معنای افسوس !
-
زهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) 1 - حیوان آماده برای آبستن شدن . 2 - حیوان نو زاییده .
-
زهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) هر سازی که دارای زه باشد.
-
زهی
لغتنامه دهخدا
زهی . [ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به زه . حیوان آماده برای بارگیری و آبستنی . حیوانی که استعداد و آمادگی جفت گیری و آبستنی دارد. (فرهنگ فارسی معین ). || زاینده . که می زاید. که نتاج آرد : نباید دگر کشت گاو زهی که از مرز بیرون شود فرهی . فردوسی (از یادداشت...
-
زهی
لغتنامه دهخدا
زهی . [ زُ ها ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
-
زهی
لغتنامه دهخدا
زهی .[ زِ ] (صوت ) ادات تحسین . آفرین . احسنت . خهی . (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ تحسین است . (غیاث ). کلمه ٔ تحسین و آفرین است مانند خهی . (آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ). و این هم مرکب است از زه ای چنانچه خهی از خه ای . (شرفنامه ٔ منیری ). کلمه ٔ ...
-
زهی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به زه۱) (موسیقی) zehi ویژگی هر آلت موسیقی دارای زه؛ زهدار.
-
زهی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به زه۲) [قدیمی] zehi ۱. باردار؛ آبستن.۲. حیوان آماده برای آبستن شدن.۳. مادیان تازهزاییده.
-
زهی
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) ze(a)hi کلمۀ تحسین؛ خوشا؛ بهبه؛ چهخوب؛ چهخوش؛ آفرین؛ خهی: ◻︎ زهی خجستهزمانی که یار بازآید / به کام غمزدگان غمگسار بازآید (حافظ: ۴۷۸).
-
زهی
دیکشنری فارسی به عربی
خيط
-
زهی
واژهنامه آزاد
زاده، ازتبار
-
واژههای مشابه
-
stringed instruments 2, string instruments, strings
سازهای زهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سـازهای خانـوادۀ ویلـن در ارکستر سمفونیک
-
زهی الدنیا
لغتنامه دهخدا
زهی الدنیا. [ زُ هَدْ دُن ْ ] (ع اِ مرکب ) آرایش دنیا و خوش نمایی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).