کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهرابه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زهرابه
/zahrābe/
معنی
۱. (زیستشناسی) مادۀ سمی که بعضی از باکتریها میسازند و از آنها ترشح میشود؛ توکسین.
۲. [قدیمی] آب آلوده بهزهر؛ آب زهردار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
toxin
-
جستوجوی دقیق
-
toxin
زهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سمی که بهوسیلۀ اندامگان زنده بهخصوص باکتری تولید میشود * مصوب فرهنگستان اول
-
زهرابه
فرهنگ فارسی معین
(زَ بِ) (اِمر.) سمی که از میکرب ها ترشح شود.
-
زهرابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زهرآبه، زهرآب› zahrābe ۱. (زیستشناسی) مادۀ سمی که بعضی از باکتریها میسازند و از آنها ترشح میشود؛ توکسین.۲. [قدیمی] آب آلوده بهزهر؛ آب زهردار.
-
زهرابه
دیکشنری فارسی به عربی
سم
-
واژههای مشابه
-
زهرآبه
لغتنامه دهخدا
زهرآبه . [ زَ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) زهرآب . آب آلوده به زهر. مایع سمی . (فرهنگ فارسی معین ). آب زهردار. (ناظم الاطباء). از عالم خونابه . (آنندراج ) : همه مقراضه های پرنیان پوش همه زهرآبه های خوشتر از نوش . نظامی .غالباً در خون دلها غوطه خواهد زد که ...
-
mycotoxin
قارچزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ سمی با منشأ قارچی
-
cytotoxin
یاختهزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زهرابهای که بر روی یاختههای یک اندام خاص اثر سمی ویژه دارد
-
biotoxin
زیستزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ترکیبی طبیعی با فعالیت زیستی بالا که برای برخی یا بسیاری از موجودات زنده سمی است
-
exotoxin
برونزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سمی که یاختۀ باکتریایی تولید و در محیط پیرامون خود ترشح کند
-
endotoxin
درونزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سمی که در باکتری وجود دارد و تنها پس از تجزیه یا مردن یا متلاشی شدن یاختۀ باکتریایی آزاد میشود
-
neureotoxin
پیزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زهرابهای که بافت عصبی را مسموم یا تخریب میکند
-
enterotoxin
رودهزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زهرابهای که فقط بر یاختههای مخاط روده تأثیر میگذارد
-
واژههای همآوا
-
زهرآبه
لغتنامه دهخدا
زهرآبه . [ زَ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) زهرآب . آب آلوده به زهر. مایع سمی . (فرهنگ فارسی معین ). آب زهردار. (ناظم الاطباء). از عالم خونابه . (آنندراج ) : همه مقراضه های پرنیان پوش همه زهرآبه های خوشتر از نوش . نظامی .غالباً در خون دلها غوطه خواهد زد که ...