کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهادة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهادة
لغتنامه دهخدا
زهادة. [ زَ دَ ] (ع اِ) مردم متدین و پرهیزگار. (ناظم الاطباء).
-
زهادة
لغتنامه دهخدا
زهادة. [ زَ دَ ] (ع مص ) بی رغبت شدن . (ترجمان القرآن ). زاهد شدن . (تاج المصادر بیهقی ). ناخواهانی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پرهیزگاری و رغبت نکردن به دنیا. (آنندراج ). و یا آنکه زهادة در امور دنیاست و زهد در امور دین ...
-
واژههای همآوا
-
زهادت
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) [ ع . زهادة ] 1 - (مص ل .) زهد ورزیدن ، رغبت نکردن به دنیا. 2 - (اِمص .) بی میلی به جهان ، پرهیزگاری ، پارسایی .
-
زهادت
لغتنامه دهخدا
زهادت . [ زَ دَ ] (ع مص ) زهادة. زهد ورزیدن . رغبت نکردن به دنیا. (فرهنگ فارسی معین ). پرهیزگاری و رغبت نکردن به دنیا . (غیاث ).پرهیزگاری و عدم رغبت به دنیا. (ناظم الاطباء). ترک دنیا. پارسا شدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). صاحب منتهی الارب پس از معنی...
-
زهادت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) (مصدر) [عربی: زهادة] [قدیمی] zahādat ۱. زاهد شدن؛ پارسایی کردن؛ زهد ورزیدن؛ بیاعتنایی به دنیا؛ پرهیزکاری؛ پارسایی.۲. اعراض از چیزی و بیاعتنایی به آن.
-
جستوجو در متن
-
زهادت
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) [ ع . زهادة ] 1 - (مص ل .) زهد ورزیدن ، رغبت نکردن به دنیا. 2 - (اِمص .) بی میلی به جهان ، پرهیزگاری ، پارسایی .
-
بی رغبت
لغتنامه دهخدا
بی رغبت . [ رَ ب َ ] (ص مرکب ) (از: بی + رغبت ) بی خواهانی . بدون تمایل . بی میل . بی اشتها. بی شوق . و رجوع به رغبت شود: زهد، زهادة؛ بی رغبت شدن . (ترجمان القرآن ).
-
ظلف
لغتنامه دهخدا
ظلف . [ ظَ ل َ / ظَ ] (ع ص ) ناچیز. || مباح . روا. || هدر. مفت . باطل . رایگان : ذهب دَمه ظلفاً؛ أی هدراً؛ یعنی رایگان رفت خون او. || (اِمص ) تنگی زندگانی . || ظَلْف . پارسائی . زهادة.
-
زهادت
لغتنامه دهخدا
زهادت . [ زَ دَ ] (ع مص ) زهادة. زهد ورزیدن . رغبت نکردن به دنیا. (فرهنگ فارسی معین ). پرهیزگاری و رغبت نکردن به دنیا . (غیاث ).پرهیزگاری و عدم رغبت به دنیا. (ناظم الاطباء). ترک دنیا. پارسا شدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). صاحب منتهی الارب پس از معنی...
-
زهد
لغتنامه دهخدا
زهد. [ زُ ] (ع مص ) بی رغبت شدن . (ترجمان القرآن ) (از تعریفات جرجانی ). زاهد شدن . (تاج المصادر بیهقی ). ناخواهان شدن . پارسا شدن . (دهار). ناخواهانی نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زهادة. (ناظم الاطباء). روی بازگردانیدن از چیزی است بواسطه ٔ حقیر...
-
ابوالعلاء
لغتنامه دهخدا
ابوالعلاء. [ اَ ب ُ ل ع َ ] (اِخ ) معرّی . احمدبن عبداﷲبن سلیمان بن محمدبن سلیمان بن احمدبن سلیمان بن داود المطهربن زیادبن ربیعةبن الحارث بن ربیعه ٔ تنوخی معری . شاعر لغوی . وی در فنون ادب استاد بود و نحو و لغت را در معره از پدر خویش و به حلب از محمد...