کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنگزدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rusting
زنگزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی آهن یا آلیاژهای آن که محصول قهوهای مایل به قرمز دارد
-
واژههای مشابه
-
زنگ زدگی
دیکشنری فارسی به عربی
لطخة
-
زدگی
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (حامص .) 1 - خراش یا پارگی اندک در سطح چیزی . 2 - حالت نارضایتی و نومیدی و خستگی .
-
زدگی
لغتنامه دهخدا
زدگی . [ زَ دَ / دِ ] (حامص ) صدمه و ضرب و کوب و ضربه و مشت . (از ناظم الاطباء): طلحف ؛ زدگی سخت . (منتهی الارب ). || بیماری و الم و هر گونه اثری که در نتیجه ٔ تماس و یا مجاورت چیزی باچیزی دیگر و یا عروض حادثه ای حاصل شود. زدگی را در موارد مذکور با ن...
-
زدگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) zadegi ۱. زده بودن.۲. حالت زدهشده؛ ساییدگی.
-
زدگی
لهجه و گویش تهرانی
در رفتگی پارچه
-
rust grade scale
مقیاس زنگزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مقیاسی که مقدار زنگزدگی فلز را در واحد سطح نشان میدهد
-
packout rust formation
زنگزدگی اتصالات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل زنگ براثر نشت آب و تجمع رطوبت در بین پیچومهرههای فولادی که موجب تخریب ساختار سازه میشود
-
rust-back, rerusting
زنگزدگی بازگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زنگزدگی دوبارۀ سطح فلزی که بهتازگی تمیز شده است هنگامی که در معرض نم یا رطوبت بالا یا مواد آلودهکننده یا محیط خورنده قرار گیرد
-
scratch rusting
زنگزدگی خراشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زنگزدگی در امتداد خط خراش بر روی سطح رنگشده که تا سطح فلز ادامه پیدا میکند
-
early rusting
زنگزدگی زودرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل زودهنگام زنگ، بعد از رنگآمیزی و خشک شدن سطح رنگ به دلیل نازکی پوشش و پایین بودن دمای زیرلایه و رطوبت زیاد
-
face rusting
زنگزدگی زیرپوششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زنگزدگی سطح فلزی که با لایۀ محافظتی نامناسب پوشانده شده است
-
pinpoint rusting
زنگزدگی سرسوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی زنگزدگی نقطهنقطه در محلهایی که پوشش و ضخامت و قدرت محفاظتکنندگی کافی وجود ندارد
-
flash rusting
زنگزدگی فوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ایجاد شدن فیلم (film) بسیار نازکی از زنگ در بازۀ زمانی بسیار کوتاه، از چند دقیقه تا چند ساعت، بر سطح فلز در محیط مرطوب