کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنگوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زَنگ و زَنگوله
فرهنگ گنجواژه
وسائل صدادار و زنگ.
-
جستوجو در متن
-
زنگدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zangdān = زنگوله
-
زنگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zangol = زنگوله
-
زنگله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zangole = زنگوله
-
زنگلیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zangoliče = زنگوله
-
زنگُله
لهجه و گویش تهرانی
زنگوله
-
شِرنگ و شِرنگ
فرهنگ گنجواژه
صدای زنگوله.
-
زنگل
فرهنگ فارسی معین
(زَ گُ) (اِمر.) زنگوله .
-
ژنگدان
فرهنگ فارسی معین
(ژَ) (اِ.) نک زنگوله .
-
sleigh bell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ سانی، زنگوله سورتمه
-
sousaphone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sousaphone، شیپور زنگوله دار
-
ژنگدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زنگدان› [قدیمی] žangdān زنگوله؛ زنگله؛ جلاجل.
-
زَنگُله
لهجه و گویش بختیاری
zangola زنگوله، زنگ کوچک.
-
زِلِنگ و زولونگ
فرهنگ گنجواژه
صدای نواختن موسیقی یا زنگوله.
-
جلجل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: جلاجل] [قدیمی] joljol ۱. (موسیقی) دف و دایرۀ زنگولهدار.۲. زنگ کوچک؛ زنگوله.۳. (زیستشناسی) مرغی خوشآواز.