کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنویه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زنویه
/zanuye/
معنی
۱. ناله؛ مویه.
۲. زوزه.
۳. (اسم) زوزۀ سگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
whimper
-
جستوجوی دقیق
-
زنویه
لغتنامه دهخدا
زنویه . [ زَ ی َ / ی ِ ] (اِمص ) مویه و ناله ٔ سگ را گویند و به تازی هریر خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). زنوییدن مصدر آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). اسم مصدر از زنوییدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). هریر و ناله ٔ سگ و زوزه . (ناظم الاطباء). ...
-
زنویه
فرهنگ فارسی معین
(زَ یِ) (اِمص .) زوزه کشیدن سگ .
-
زنویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] zanuye ۱. ناله؛ مویه.۲. زوزه.۳. (اسم) زوزۀ سگ.
-
جستوجو در متن
-
زنوییدن
لغتنامه دهخدا
زنوییدن . [ زَ دَ] (مص ) بمعنی زنویه است که ناله و مویه و زوزه کردن سگ باشد. (برهان ). ناله کردن سگ . (فرهنگ رشیدی ). ناله کردن سگ . زوزه کشیدن سگ . (فرهنگ فارسی معین ). زنویه . (آنندراج ). زوزه کشیدن سگ . (ناظم الاطباء): هریر؛زنوییدن . (یادداشت بخط ...