کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنوء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زنوء
لغتنامه دهخدا
زنوء. [ زُ ] (ع مص ) زن ء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زن ء شود.
-
واژههای همآوا
-
ضنوء
لغتنامه دهخدا
ضنوء. [ ض ُ ] (ع مص ) ضَن ْء . ضَناء . ضَن ء . بسیاربچه شدن زن و جز از زن . (منتهی الارب ). بسیارفرزند شدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). || بسیار شدن شتران . (منتهی الارب ). بسیار شدن مال . (تاج المصادر). || رفتن و پنهان شدن . (منتهی الارب ).
-
ظَنُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
گمان بردند - پنداشتند
-
ظَنُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
گمان کردند - پنداشتند - احتمال دادند - عقيده داشتند