کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زندنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زندنی
لغتنامه دهخدا
زندنی . [ زَ دَ ] (ص نسبی )منسوب است به قریه ٔ بخل که زندنه اش خوانند و از قرای نسف میباشد. (سمعانی ). نسبت است به زندنه ، قریه ٔ کبیره ای به بخارا. میان آن و بخارا چهار فرسنگ است درشمال شهر بخارا و گاه در نسبت زندنیجی و هم زندنجی گویند و از آنجاست ح...
-
جستوجو در متن
-
زندنیجی
لغتنامه دهخدا
زندنیجی . [ زَ دَ ] (ص نسبی ) ظاهراً چنانکه زندنی و زندنجی منسوب است به زندنه ، قریه ٔ کبیره ای به چهار فرسنگی شمال بخارا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). منسوب است به زندنه ، نوعی جامه که در زندنه می بافتند. (فرهنگ فارسی معین ): ثوب زندنیجی ؛ پارچه ای که...
-
زندنه
لغتنامه دهخدا
زندنه . [ زَ دَ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام جایی به بخارا و در نسبت بدان زندنی و زندنیجی گویند و جامه های زندنیجی منسوب بدانجا است . (ابن سمعانی از تاج العروس ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ده بزرگی است از دیهای بخارا به ماوراءالنهر که فاصله اش با بخارا چهار...