کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنددان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زنددان
لغتنامه دهخدا
زنددان . [ زَ ] (نف مرکب ) زندباف . (ناظم الاطباء). داننده ٔ زند. رجوع به زند و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
جستوجو در متن
-
زندباف
لغتنامه دهخدا
زندباف . [ زَ ](نف مرکب ، اِ مرکب ) بمعنی زندخوان است که تابعان زردشت باشند و آن جماعت را مجوس خوانند. (برهان ). امام و پیشوای زردشتیان . (ناظم الاطباء). زندخوان . زندلاف .زنددان . خوانندگان و دانندگان کتاب زند بمعنی تابعان کتاب زردشت پیغمبر عجم ... ...
-
زندخوان
لغتنامه دهخدا
زندخوان . [ زَ خوا / خا ](نف مرکب ، اِ مرکب ) خواننده ٔ زند. زردشتی . (از فرهنگ فارسی معین ). بمعنی زندباف است که تابعان زردشت باشد. (برهان ). زندباف . زندلاف . زنددان . (انجمن آرا) (آنندراج ). تابعان زردشت را گویند و این جماعت را مجوس نیز خوانند. (ف...