کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنجیره 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
serial 1
زنجیره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] آنچه مجموعهای را بسازد یا متعلق به مجموعهای باشد
-
واژههای مشابه
-
زنجیرة
لغتنامه دهخدا
زنجیرة. [ زَ رَ ] (ع اِ) زنجیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زنجیر شود.
-
catenary 1, alysoid, chainette
زنجیره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خم حاصل از آویزان کردن یک زنجیر یکنواخت از دو سر آن
-
volcanic chain
زنجیرۀ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهای از آتشفشانها که تشکیل یک زنجیره یا خط میدهند
-
explosive train
زنجیرۀ انفجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ عناصر لازم برای انفجار خرج اصلی از آغاز تا انجام
-
kill chain
زنجیرۀ انهدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهاقدامهایی برای انهدام هدف شامل شش مرحلۀ جستوجو، تعیین موقعیت، ردیابی، هدفگیری، درگیری و ارزیابی
-
side-chain
زنجیرۀ جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← شاخه
-
rail string
زنجیرۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریل بلند شامل دو یا چند ریل با طول معیار که به یکدیگر جوش داده شدهاند
-
cold chain
زنجیرۀ سرمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مجموعهامکاناتِ ویژۀ سرد و منجمد کردن مواد غذایی برای حملونقل و نگهداری
-
supply chain
زنجیرۀ عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] توالی فرایندهای دخیل در تولید و توزیع یک کالا
-
food chain, trophic chain, trophic pathway
زنجیرۀ غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مراحل خوردن و خورده شدن موجودات زنده در هر بومسازگان که در طی آنها مواد و انرژی در ترازهای مختلف تغذیه انتقال مییابد
-
catenoid
زنجیرهوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رویۀ حاصل از دَوَران یک زنجیره حول محور خود
-
قرخلار زنجیره
لغتنامه دهخدا
قرخلار زنجیره . [ ق َ زَ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند واقع در 35 هزارگزی باختر مرند در مسیر شوسه ٔ خوی به مرند. موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ معتدل و سکنه ٔ آن 190 تن است . آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات ، میوه جات...
-
بی زنجیره
لغتنامه دهخدا
بی زنجیره . [ زَ رَ / رِ ] (ص مرکب ) که زنجیره ندارد. که منقش به نقش زنجیر نیست : درهم مسیف ؛ درمی که کناره ٔ آن بی نقش باشد. (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد).