کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زمکة
لغتنامه دهخدا
زمکة. [ زَ م َ ک َ ] (ع ص ) مرد شتاب زده ٔ خشمناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرد سریعالغضب . (از اقرب الموارد). || گول پست بالا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ترمد
لغتنامه دهخدا
ترمد. [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) ترمذ. نام شهری است مشهور به خراسان از جمله ٔ ولایات چغانیان از بلاد ماوراءالنهر که قاعده ٔ ولایات چغانیان و حاکم نشین آن بلاد است ... (انجمن آرا) (آنندراج ).نام شهری . (ناظم الاطباء). یاقوت نویسد: در ضبط این نسبت باختلاف سخن ...