کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمان دسترسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دسترسی
/dastre(a)si/
معنی
۱. قدرت؛ توانایی؛ قدرت دست یافتن به چیزی.
۲. توانگری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
access, approach, reach
-
جستوجوی دقیق
-
دسترسی
لغتنامه دهخدا
دسترسی . [ دَ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) قدرت و توانائی . (ناظم الاطباء). قوت . توان . امکان . (با داشتن و نداشتن صرف شود) : گر دست کرامتی ترا هست از دسترسی بود نه زین دست . نظامی .- دسترسی داشتن ؛ امکان وصول داشتن : نه دسترسی به یار دارم نه طاقت انتظار...
-
دسترسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] dastre(a)si ۱. قدرت؛ توانایی؛ قدرت دست یافتن به چیزی.۲. توانگری.
-
دسترسی
دیکشنری فارسی به عربی
توفر , مدي , وصول
-
واژههای مشابه
-
access group
گروه دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] همۀ پایانهها یا تلفنهایی که از حق یکسان استفاده از رایانه یا شبکه یا سامانۀ ارتباطات تلفنی برخوردار هستند
-
access node
گره دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نقاطی در لبۀ شبکه که دسترسی یکایک مشترکان به شبکه را میسر میکنند و انواع تبدیل قرارداد در آنها انجام میشود
-
access rate, AR 2
نرخ دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حداکثر نرخ داده در مسیر دسترسی که بهطور معمول در مورد دسترسی به شبکههای فراخباند (broadband) و خدمات شبکه به کار میرود
-
access point
نقطۀ دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] 1. نقطهای که در آن میتوان آزمون انجام داد یا از مدارهای مخابراتی خاصی استفاده کرد 2. جعبۀ اتصال سیمهای تلفن به یکدیگر
-
access list
فهرست دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] فهرستی در رهیابها که برای شماری از خدمات نگهداری میشود تا دسترسی به رهیاب یا دسترسی از آن واپایش شود
-
access server
کارساز دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] پردازندهای مخابراتی که افزارههای ناهمزمان را ازطریق شبکه و نرمافزار شبیهسازی پایانه به شبکۀ داخلی یا شبکۀ گسترده وصل میکند
-
access function
کارکرد دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهای از فرایندها در شبکه که امکان تعامل کاربر و شبکه را فراهم میکند
-
access authority
مرجع دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرجعی در حوزۀ دادهپردازی و ارتباطات و رایانه و امنیت سامانۀ واپایش که تعریف و مجوزدهی انواع دسترسی برای کاربرانی معین در اختیار آن است
-
access phase
مرحلۀ دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرحلهای که در طی آن دسترسی میسر میشود و نخستین مرحله در تراکنش انتقال اطلاعات است
-
access manager
مدیر دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] عنصری در معماری برخی زیرساختهای شبکه که دارای کارکردهایی چون اصالتسنجی و ثبت مشترکان است
-
access control
واپایش دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] [رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] فرایندی امنیتی که در آن از منابع مشترک در برابر دسترسی غیرمجاز محافظت میشود [مهندسی مخابرات] نظارت خودکار یا دستی بر دسترسی به خدمات خاص یا بخش معینی از شبکه