کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
temporal context
بافت زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] قدمت یک یافته و ارتباط زمانی آن با اشیای دیگر در مدارک باستانشناختی
-
temporal masking
پوشش زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پوششی که در آن نوفۀ پوششی صوت دیگری را که قبل یا بعد از آن ارسال شده است پوشش میدهد
-
interval time
طول زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان بین خاموش شدن چراغ سبز و روشن شدن چراغ قرمز
-
حدوث زمانی
لغتنامه دهخدا
حدوث زمانی . [ ح ُ ث ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه مسبوق به عدم باشد. (تعریفات جرجانی در کلمه ٔ حادث ). مقابل حدوث ذاتی . و آن بودن شی ٔ است مسبوق به عدم به سبق زمانی . (تعریفات جرجانی ص 56).
-
ساعت زمانی
لغتنامه دهخدا
ساعت زمانی . [ ع َ ت ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دوازده یک شب یا روز، در اصطلاح منجمان ، و مدت آن در ایام مختلف سال متفاوت است . ساعت مُعْوَج ّ. رجوع به ساعت نجومی شود.
-
صاحب زمانی
لغتنامه دهخدا
صاحب زمانی . [ ح ِ زَ ] (اِخ ) از قنوات شهر تهران ، در سمت شمال شرقی . مقدار آب آن یک سنگ است و مسافت مادرچاه آن تا شهر دو فرسنگ .
-
فند زمانی
لغتنامه دهخدا
فند زمانی . [ ف ِ دِزَ ] (اِخ ) سهل بن شیبان بن ربیعةبن زمان ، از بنی بکر و یکی از شعرای جاهلی است و در زمان خود سید بکر و پیشوای آن بود. در جنگ بکر شرکت جست و در حدود یکصد سال عمر کرد. در دیوان الحماسه از شعر او نمونه ای هست . وفاتش در حدود 90 هَ . ...
-
الفند زمانی
لغتنامه دهخدا
الفند زمانی . [ اَ ف ِ دِ زِم ْ ما ] (اِخ ) شهل بن شیبان بن ربیعةبن زمان حنفی شاعر جاهلی بود. وی به سال 70 قبل از هجرت / 555 م . درگذشت . رجوع به شهل و فند در این لغت نامه و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 260 شود.
-
حرف زمانی
لغتنامه دهخدا
حرف زمانی . [ ح َ ف ِ زَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرفی که عارض بر صوت و باقی با آن باشد، مانند حرفهای مصوته و حروف علة و برخی از حروف صامت همچون ف . س . ش . که ممکن است آنها را در تلفظ بکشانیم و توهم تکرار در میان نباشد. در برابر حرفهای آنی چون ت . ط...
-
حروف زمانی
لغتنامه دهخدا
حروف زمانی . [ ح ُ ف ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف زمانی شود.
-
برنامه زمانی
دیکشنری فارسی به عربی
جدول
-
بی زمانی
دیکشنری فارسی به عربی
خلود
-
پروسه زمانی
واژهنامه آزاد
فرآیند زمانی یا ازلحاظ زمانی مدت زمان یک رویداد یا برنامه.
-
سرگشتگی زمانی
واژهنامه آزاد
(معماری) یکی از ویژگی های معماری کاخ هشت بهشت اصفهان است که نور غیرمستقیم از دو یا چند جهت به فضای داخلی می تابد و در نتیجه سایه ها از بین رفته اند و به همین دلیل و به دیگر علت های معماری پیگیری مکان خورشید در آسمان ممکن نیست و در نهایت کاربر ساختمان...
-
بازه زمانی
واژهنامه آزاد
دورانی از زمان، فاصلۀ بین دو نقطه بر روی خطِ زمان، فاصلۀ زمانی؛ معادل interval یا Time Frame در انگلیسی.