کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمانه موافق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ة
لغتنامه دهخدا
ة. [ ت / تاء ] (ع اِ) در کتب لغت رمز است از قریه و در کتب حدیث رمز است «ترمذی » صاحب صحیح را.
-
هَ
لهجه و گویش گنابادی
ha در گویش گنابادی یعنی ها ، هان ، بله؟ ، بفرمایید؟ ، فرمایش؟
-
هِ
لهجه و گویش بختیاری
he ایشان، این.
-
هُ
لهجه و گویش بختیاری
ho او، آن.
-
ل-ه و پ-ه
لغتنامه دهخدا
ل-ه و پ-ه . [ ل ِ هَُ پ ِه ْ ] (ص مرکب ، از اتباع ) لِه و لورده . خرد و خاکشی . سخت لِه . سخت کوفته و سوده .
-
تن(ه) و توش(ه)
فرهنگ گنجواژه
اندام و هیکل، تاب و توان، دم و دستگاه. با تن و توشه=قوی.()دار.
-
غجم-ه
لغتنامه دهخدا
غجم-ه . [غ ُ م َ / م ِ ] (اِ) غُژم ، در تداول خراسانیان دانه . حب . گلّه . حبه . حبه ٔ انگور: انگورها را لفتش مده غجمه مره . یا دستش نزن غجمه مره . (به لهجه ٔ خراسانی ).
-
منشغ-ة
لغتنامه دهخدا
منشغ-ة. [ م ِش َ غ َ ] (ع اِ) دارودان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منشع شود.
-
لواخ-ة
لغتنامه دهخدا
لواخ-ة. [ ل ِ خ َ ] (ع اِ) مسکه ٔ گداخته با شیر. لیاخة. (از منتهی الارب ).
-
ادمیت ه
دیکشنری فارسی به عربی
رجولة
-
رَهیْ هِ
لهجه و گویش گنابادی
rahihe در گویش گنابادی یعنی مسافرید ، رفتنی هستید ، راهی هستید ، در حال حرکتید
-
کلا ه
دیکشنری فارسی به عربی
قبعة
-
دریچ-ه
دیکشنری فارسی به عربی
فک
-
کلال(ه)
لهجه و گویش تهرانی
کاکل
-
حر ه
واژهنامه آزاد
حره یا آش کارده نوعی آش محلی بهبهانی است که ترش مزه بوده و رنگ سبز روشن دارد و بسیارمقوی بوده و فقط سبزیجات دارد و خوردن آن در زمستان بسیار دل چسب است.