کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمازم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زمازم
لغتنامه دهخدا
زمازم . [ زَ زِ ] (ع اِ) ج ِ زمزمة. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا) (اقرب الموارد). رجوع به زمزمة شود.
-
زمازم
لغتنامه دهخدا
زمازم . [ زُ زِ ] (اِخ ) چاهی است نزدیک خانه ٔ کعبه ، شرفها اﷲ تعالی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). بمعنی زمزم . (آنندراج ). نام چاهی است در نزدیکی خانه ٔ کعبه که زمزم نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به زمزم شود.
-
زمازم
لغتنامه دهخدا
زمازم . [ زُ زِ ] (ع ص ) ماء زمازم ؛آب بسیار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || ماء زُمزِم و زَمزام . و زمازم ؛ ای بین الملح و العذب . (ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ضماضم
لغتنامه دهخدا
ضماضم . [ ض ُ ض ِ ] (ع ص ) ضُمَضِم . شیر خشم آلود ودلیر. شیر که آمیزد هر چیز را (؟). (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
زمزمة
لغتنامه دهخدا
زمزمة. [ زِزِ م َ ] (ع اِ) گروه مردم و شتر یا پنجاه شتر. || پاره ای از دیوان یا ددان . || جماعت شتران که در آن شتر ریزه نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). ج ، زمازم . (از اقرب الموارد).
-
زمزیم
لغتنامه دهخدا
زمزیم . [ زِ ] (ع اِ) جماعت شتران شش ساله . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جماعت شتران که در آن شتران کوچک نباشد. ج ، زَمازِم . (از اقرب الموارد).
-
زمزمة
لغتنامه دهخدا
زمزمة. [ زَ زَ م َ ] (ع اِ) آواز که از دور آید و در آن بانگ باشد، مانند بانگ مگس و بانگ رعد یا بانگ رعد که پی درپی باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). بانگ رعد و صدای آتش در هنگام اشتعال . (از اقرب الموارد). ||...