کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زلزلهخیزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زلزله سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (زمینشناسی) zelzelesanj دستگاهی که بهوسیلۀ آن از وقوع زلزله، شدت، جهت، و وسعت میدان آن مطلع میشوند.
-
jointing stage
مرحلۀ گرهخیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای از رشد غلات که در آن طول میانگرههای ساقه افزایش مییابد
-
instrumental seismology
زلزلهشناسی سنجافزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ زمینلرزهها با استفاده از لرزهنگاشتها
-
engineering seismology
زلزلهشناسی مهندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] علمی کاربردی که مؤلفههای مهندسی جنبشی ناشی از زمینلرزه را بر پایۀ زلزلهشناسی و زمینشناسی مطالعه و ارزیابی میکند
-
macroseismology
زلزلهشناسی میدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ اثرهای محسوس زمینلرزهها
-
پیشبینی زلزله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← پیشبینی زمینلرزه
-
paleoseismology
دیرینهزلزلهشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ زمینلرزههای پیشازتاریخ بر پایۀ شواهد زمینشناختی
-
جستوجو در متن
-
رودهن
واژهنامه آزاد
به نظر می رسد وجه تسمیه اش برگرفته از زلزله خیزی آن باشد.چنان که هن را به لرزه معنی کرده اند.