کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زق زقو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زق زقو
معنی
(زِ زِ) (ص .) (عا.) آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زق زقو
فرهنگ فارسی معین
(زِ زِ) (ص .) (عا.) آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد.
-
واژههای مشابه
-
زِق
لهجه و گویش بختیاری
zeq کم بسیار کم zeqi ow xord>:کمى آبخورد> .
-
زُق
لهجه و گویش بختیاری
zoq 1. ذوق، خوشحالى؛ 2. حالت خارش درزخم رو به بهبود.
-
زُق،زُق زُق
لهجه و گویش تهرانی
سوزش درد، تیرکشیدن ،درد خفیف.
-
زق زق
لغتنامه دهخدا
زق زق . [ زِ زِ ] (اِ صوت ) آواز زاری بریده بریده ٔ کودک . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
زق زق
لغتنامه دهخدا
زق زق . [ زُ زُ ] (اِ) زغزغ و احساس ناملایم در زخم و جای سوختگی . (ناظم الاطباء). با کردن و افتادن صرف شود: از بس آب سرد بود که دستهام به زق زق افتاد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
زِقِّ چیل
لهجه و گویش بختیاری
zeqqe čil مقدارى از مایع که هنگام ریختن از ظرفىبه ظرف دیگر از پشتِ قاشق یا ملاقه بهزمین ریزد.
-
زُق زده
لهجه و گویش بختیاری
zoq-zada ذوق زده.
-
زُق زیدَه
لهجه و گویش بختیاری
zoq-zeyda zoq-zada .
-
زُق کردن
لهجه و گویش بختیاری
zoq kerdan ذوق کردن.
-
زُقُّ زیچ
لهجه و گویش بختیاری
zoqq-o-zič ذوق کردن، خوشحالى کردن.
-
زق زدن
واژهنامه آزاد
گریه کردن نوزاد.
-
زِق و زوق
لهجه و گویش تهرانی
صدای بچه