کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زفرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ذفرة
لغتنامه دهخدا
ذفرة. [ ذِ ف ِرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ماده شتر نجیب . || ماده شتر بزرگ . ذِفری . || خر دفزک ؛ درشت خلقت .
-
ضفرط
لغتنامه دهخدا
ضفرط. [ ض ِرِ ] (ع ص ) جمل ٌ ضفرط؛ شتر کلان شکم . (منتهی الارب ).
-
ضفرة
لغتنامه دهخدا
ضفرة. [ ض َ ف ِ رَ ] (ع اِ) ریگ توده ٔ کلان یا ریگ که بعض آن بر بعض نشسته باشد. (منتهی الارب ). ریگ برکوفته . (مهذب الاسماء). ج ، ضَفِر. || جانورکی است که شتر را رنجاند. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
زفرات
لغتنامه دهخدا
زفرات . [ زَ ف َ / زَ ] (ع اِ) ج ِ زفرة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به زفرة شود.
-
زفرات
فرهنگ فارسی معین
(زَ فَ) [ ع . ] (اِ.) جِ زَفرَة ؛ آه های بلند و آتشین .
-
ژفره
لغتنامه دهخدا
ژفره . [ ژُ رَ / رِ ] (اِ) پیرامن دهان . (برهان ). صاحب آنندراج گوید: پیرامن دهان ، در برهان آورده وظن آن است که زفر یعنی دهان را زفره خوانده باشد.
-
ثبور
لغتنامه دهخدا
ثبور. [ ث ُ ] (ع اِمص ) هلاکی . عذاب . || زیان . خسران . || بازداشتن . || زیان کشیدن . || هلاک گردیدن . || هلاک گردانیدن . هلاک کردن کسی را. || رسیدن سختی و بدی . || واهلاکا گفتن . (غیاث ). ویل ! وای ! : بانگ میزد واثبورا واثبورهمچو جان کافران در قعر...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن جعفربن موسی بن یحیی بن خالدبن برمک معروف به جحظه و مکنی به ابوالحسن . ابن خلکان آرد: ابوالحسن احمدبن جعفربن موسی بن یحیی بن خالدبن برمک معروف به جحظه ٔ برمکی ندیم فاضل و صاحب فنون و اخبار و نجوم و نوادر بود و ابونصربن المرز...