کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زغوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زغوم
لغتنامه دهخدا
زغوم . [ زَ ] (ع ص ) فرومانده در سخن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به زغموم شود.
-
واژههای همآوا
-
زقوم
فرهنگ فارسی معین
(زَ قُّ) [ ع . ] (اِ.) نامِ درختی است در جهنم که میوه های تلخ بار می آورد.
-
زقوم
لغتنامه دهخدا
زقوم . [ زَق ْ قو ] (ع اِ) مسکه یا خرما به لغت افریقیة و هر طعامی که در وی مسکه و خرما باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نام طعامی است عرب را که در آن خرما و مسکه بهم آمیخته باشند... (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || درختی است در ...
-
زقوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زقّوم] zaq[q]um ۱. (زیستشناسی) گیاهی صحرایی با ساقههای بلند و ستبر، برگهایی شبیه برگ انار، و گلهایی زرد رنگ.۲. درختی در دوزخ که میوۀ بسیارتلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن میخورند.۳. [مجاز] هر غذایی که تلخ، سمی، و کشنده باشد.
-
زَقُّومٍ
فرهنگ واژگان قرآن
نام درختي است در جهنم ميوه هايش همچون سرهاي شياطين است و جهنميان مجبورند که از آن بخورند (زقوم نام درختي است که برگهايي کوچک و تلخ و بدبو دارد و چون برگ آن را بکنند در محل کنده شده شيري بيرون ميآيد که به هر جا از بدن آدمي برسد آنجا ورم ميکند و اين در...
-
زَقوم
لهجه و گویش تهرانی
خیلی تلخ یا شور یا ترش
-
جستوجو در متن
-
زغموم
لغتنامه دهخدا
زغموم . [ زُ ] (ع ص ) درمانده در سخن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (از تاج العروس ج 8 ص 325). در منتهی الارب چ تهران ذیل «ز غ م » زغمون بالضم و به همین معنی آمده و ظاهراً باید تصحیف شده باشد. رجوع به زغوم شود.