کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زغلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زغلة
لغتنامه دهخدا
زغلة. [ زُ ل َ ] (ع اِ) دُفعه از کمیز و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مقداری از کمیز و جز آن که یک دفعه ریخته می شود. (ناظم الاطباء). || آنچه از دهن اندازی از شراب و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب ا...
-
واژههای مشابه
-
زِغِله
لهجه و گویش تهرانی
جغله
-
واژههای همآوا
-
زغلط
لغتنامه دهخدا
زغلط. [ زَ ل َ ] (ع اِ) زغرت . زغروتة. (دزی ج 1 ص 595).
-
جستوجو در متن
-
سجلة
لغتنامه دهخدا
سجلة. [ س َ ل َ ] (اِخ ) چاهیست که هاشم بن عبدمناف آن را کند، و اسدبن هاشم آن را به عدی بن نوفل بخشید. خالدة بنت هاشم گفته است : نحن وهبنا لعدی سجلةتروی الحجیج زغلة فزغلة.و گفته اند قصی آن را کنده است . (از معجم البلدان ).
-
زغل
لغتنامه دهخدا
زغل . [ زَ ] (ع مص ) ریختن چیزی به یکبار. || از دهن انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شیر مادر مکیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کمیز انداختن شتر ماده دفعه دفعه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نا...