کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زغالیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زغالیل
لغتنامه دهخدا
زغالیل . [ زَ ] (ع اِ) ج ِ زغلول . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یقال : له ُ زغالیل کثیرة؛ ای اطفال کثیرة... (اقرب الموارد). رجوع به زغلول در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
زغلول
لغتنامه دهخدا
زغلول . [ زُ ] (ع ص ، اِ) مرد سبک . || کودک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : کیف زغلولک ؛ اذا سالوه ُ عن صغیره . ج ، زغالیل . (اقرب الموارد). رجوع به زغالیل شود.