کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زغالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زغالی
لغتنامه دهخدا
زغالی . [ زُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهک شهرستان جهرم است که 423 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
زغالی
لغتنامه دهخدا
زغالی . [ زُ ] (ص نسبی ) انگِشت فروش . انگِشت گر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
charcoal rot
پوسیدگی زغالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پوسیدگی سیاه ریشه و طوقه و ساقۀ گیاه براثر حملۀ گونهای قارچ
-
carbon-film hygrometer element
نمسنج زغالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی نمسنج الکتریکی که عنصر حساس آن از پلاستیک یا نوار شیشهای زغالاندود ساخته شده است
-
واژههای همآوا
-
ذغالی
لغتنامه دهخدا
ذغالی . [ ذُ ] (ص نسبی ) آلوده به ذغال . منسوب به ذغال . ذغال فروش .
-
جستوجو در متن
-
ogenetic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زغالی
-
saddled-shaped false morel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زغالی شکل نادرست
-
اریکه
واژهنامه آزاد
تخت - کرسی زغالی
-
carbonization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کربن سازی، تبدیل به ذغال، زغالی شدن، زغالش
-
کربونیفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: carbonifère] (زمینشناسی) karbonifer دوره چهارم از دوران اول زمینشناسی که در آن طبقات زغالی پدید آمده است.
-
core1
مغز سفال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] قسمت میانی بدنۀ یک تکهسفال که معمولاً در زمان پخت براثر حرارت کم یا زیاد، زغالی و سیاه شده باشد
-
bone charcoal
زغال استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] زغالی که از سوزاندن استخوان، تاحدیکه ترکیبات آلی آن از بین برود، به دست میآید زغال حیوانی animal charcoal