کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زشت کرداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زشت گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹زشتگوی› zeštgu بدگو؛ بدزبان.
-
زشت نام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] zeštnām بدنام؛ رسوا؛ بیآبرو.
-
زشت نامی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] zeštnāmi بدنامی؛ رسوایی؛ بیآبرویی.
-
زشت یاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹دُشتیاد› [قدیمی] zeštyād ۱. بدگویی پشت سر کسی.۲. (اسم) سخن زشتی که دربارۀ کسی گفته میشود؛ غیبت: ◻︎ به تو بازگردد غم عاشقی / نگارا مکن اینهمه زشتیاد (رودکی: ۵۲۲).
-
زشت رفتار
دیکشنری فارسی به عربی
عديم الاخلاق
-
زشت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شوه
-
کار زشت
دیکشنری فارسی به عربی
عار
-
صورت زشت کردن
لغتنامه دهخدا
صورت زشت کردن . [ رَ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نام کسی را زشت کردن .کسی را بدنام کردن . برای کسی سخن چینی کردن چنانکه او را از نظر اندازند : چه چاره بود جز از فرمانبرداری که مضربان مفسد صورت من زشت کرده بودند. (تاریخ بیهقی ). امیر محمد... جستجوی کارهای ...
-
زشت یاد کردن
لغتنامه دهخدا
زشت یاد کردن . [ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پشت سر کسی بد گفتن . غیبت کردن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
کاری زشت کردن
لغتنامه دهخدا
کاری زشت کردن . [ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اقباح . (تاج المصادر بیهقی ).
-
خوب و زشت
لغتنامه دهخدا
خوب و زشت . [ ب ُ زِ ] (ترکیب عطفی ، اِمرکب ) خوب و بد. نیک و بد. زشت و زیبا : پس آن نامه را زود پاسخ نوشت پدیدار کرد اندر او خوب و زشت . فردوسی .بهر سان که ما را رسد خوب و زشت سر خود نتابیم از آن سرنوشت .نظامی .
-
زشت و وقیح
دیکشنری فارسی به عربی
بذيي
-
بد و زشت
فرهنگ گنجواژه
پست.
-
جد و زشت
فرهنگ گنجواژه
تلخ وناپسند
-
تند و زشت
فرهنگ گنجواژه
ناملایم.