کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ززم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ززم
لغتنامه دهخدا
ززم . [ زَ زُ ] (اِخ )دهی از دهستان بروبرود است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد و هشت هزارگزی خاور الیگودرز واقع است و 710 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
جستوجو در متن
-
زمزمه
لغتنامه دهخدا
زمزمه . [ زَزَم َ ] (اِخ ) نام کتابی است ازمصنفات زردشت . (برهان ). نام فصلی از کتاب زند. (ناظم الاطباء). نام کتابی است از مصنفات زردشت که آن را سیاه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). رجوع به زمزم و خرده اوستا ص 83، 84 شود.
-
الیگودرز
لغتنامه دهخدا
الیگودرز. [ اَدَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان بروجرد است که در جنوب خاوری بروجرد واقع و حدود آن به این شرح می باشد: از شمال به جاپلق ، از جنوب به اشترانکوه و زلقی ، از خاور به بربرود، از باختر به سیلاخور. جلگه و کوهستانی . هوای آن سردسیر و سالم...