کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرعونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زرعونی
لغتنامه دهخدا
زرعونی . [ زَ ] (ع اِ) نام معجونی است . (منتهی الارب ). یک نوع معجونی . (ناظم الاطباء). مرکبی از فلفل ، دارفلفل ، زنجبیل ، قرفه ، دارچینی ، قرنفل و خولنجان از هر یک جزئی و از تودریان بهمنان بوزیدان و لسان العصافیر و قسط شیرین و سعد و سنبل از هر یک سه...
-
واژههای مشابه
-
گوارش زرعونی
لغتنامه دهخدا
گوارش زرعونی . [ گ ُ رِ ش ِ ؟ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) تخم هلیون ، شقاقل ، تودری ، ناف سقنقور، لسان العصافیر از هر یک یک مثقال ، زنجبیل ، تخم کرز، تخم شبت ، تخم تره تیزک ، تخم جیرجیر، تخم پیاز، تخم گندنا، تخم خولنجان ، جوزالطیب ، دارچینی ، دارفلفل ،...
-
جستوجو در متن
-
زرغون
فرهنگ فارسی معین
(زَ رْ) (اِ.) = زرگون . زرعونی : نام معجونی مرکب از قند قوام آمده و ادویه که برای تقویت مهره ها به کار می بردند.
-
زرغونی
لغتنامه دهخدا
زرغونی . [زَ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) زرگونی . در پزشکی قدیم داروو معجونی است مرکب که در قوام قند ادویه را باریک کرده می آویزند. و آن پشت و گرده را قوت دهد و منی را بیفزاید. (فرهنگ فارسی معین ) (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). و این مخفف زرگونی است چه آن ر...
-
جوارش
لغتنامه دهخدا
جوارش . [ ج َ رِ ] (معرب ، اِ) گوارش . (دهار). معرب گوارش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین ). || نوعی حلوا. (فرهنگ فارسی معین ). || ترکیبی است که بجهت هضم طعام خورند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین ). هاضوم . || معجونی مفرح ...