کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زردک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زردک
/zardak/
معنی
۱. (زیستشناسی) = هویج
۲. [قدیمی] زردرنگ؛ زردفام.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
گزر، هویج
دیکشنری
carrot
-
جستوجوی دقیق
-
زردک
واژگان مترادف و متضاد
گزر، هویج
-
زردک
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) [ په . ] (اِمصغ .) نوعی هویج .
-
زردک
لغتنامه دهخدا
زردک . [ ] (اِخ ) نام صحرائی در مرو : چون به ریگ رباط سیرشتر رسیدم . کاروانی مرا پیش آمد وگفتند این ریگ مروقوی است و راه بسیار غلط می شود، سعی در آن کن که در رفتن میل بطرف دست راست نمائی که بطرف دست چپ بیابان زردک است و پایانی ندارد و بیم هلاک است .....
-
زردک
لغتنامه دهخدا
زردک . [ زَ دَ ] (اِ مصغر) معروف است و آن را گزر نیز گویند و معرب آن جزر است . (برهان ). گزر. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جزر. (ناظم الاطباء). گزر. جزر. اسطافیلن . استافولینس . اصطفلین . اصطفلینه . زردویه . حویج . صباحیه . (...
-
زردک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ زرد] zardak ۱. (زیستشناسی) = هویج۲. [قدیمی] زردرنگ؛ زردفام.
-
زردک
دیکشنری فارسی به عربی
جزر
-
زردک
لهجه و گویش بختیاری
zardak زردک bix zemin .
-
زردک
لهجه و گویش تهرانی
هویج
-
واژههای مشابه
-
گل زردک
لغتنامه دهخدا
گل زردک . [ گ ُ زَدَ ] (اِخ ) از بلوکات کام فیروز واقع در سه فرسخی مغرب پالنکری است . (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 256).
-
زردک مانند
دیکشنری فارسی به عربی
جزر
-
جستوجو در متن
-
هویج
واژگان مترادف و متضاد
زردک، گزر
-
گزر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جزر› (زیستشناسی) [قدیمی] gazar هویج؛ زردک.
-
carroty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتی، زردک مانند