کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
egg-yolk agar
آگار زردۀ تخممرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشت حاوی زردۀ تخممرغ که در آن به دلیل آبکافت لسیتین هالهای در اطراف پَرگَنهها ایجاد میشود
-
زرده تخم مرغ
دیکشنری فارسی به عربی
مح , نير
-
خارِ گَوِن زَردَه
لهجه و گویش بختیاری
xâr-e gaven-zarda خار گَوِن کتیرا.
-
تخم دو زرده ،()گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
چیز مطلوب،شاهکار کردن
-
زرده و سپیده
فرهنگ گنجواژه
داخل تخم مرغ.
-
زرده به ک.ن / هردود کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
جان گرفتن نوزاد یا جوجه
-
نان شیرینی مرکب از شکر و زرده تخم مرغ و بادام
دیکشنری فارسی به عربی
حلوي
-
جستوجو در متن
-
yolks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه
-
yolk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه
-
خالیدون
لغتنامه دهخدا
خالیدون . (اِ) زرده چوب . زرده چاو. زرده چوبه . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 374). رجوع به خالیدونیون شود.
-
سفیده
واژگان مترادف و متضاد
سپیده ≠ زرده
-
egg yolk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده تخم مرغ
-
سمند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] samand اسب زرده؛ اسب زردرنگ.
-
صفرةالبیض
لغتنامه دهخدا
صفرةالبیض . [ ص ُ رَ تُل ْ ب َ ] (ع اِمرکب ) زرده ٔ خایه . (مهذب الاسماء). زرده ٔ تخم مرغ .
-
مح
دیکشنری عربی به فارسی
زرده تخم مرغ , محتويات نطفه