کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زربیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زربیة
لغتنامه دهخدا
زربیة. [ زَ / زِ / زُ بی ی َ ] (ع اِ) بساط برگزیده ٔ پهناور. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بساطی با تکیه گاه و بالش نشستن را. مسند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). فرش و تخت مزین . || شادروان . || چشمه . (ناظم الاطباء).
-
زربیة
لغتنامه دهخدا
زربیة. [ زَ بی ی َ ] (ع اِ) افراد متلون ، که چون بر امراء وارد شوند هر چیز که از خیر و شر بشنوند تصدیق کنند و بهمین جهت (از جهت تلون ) آنها را زربیة نامند و واحد آن زرابی است . حدیث : ویل للزربیة. (از اقرب الموارد). و رجوع به زرابی شود.
-
واژههای همآوا
-
ضربیط
لغتنامه دهخدا
ضربیط. [ ض َ ] (اِخ ) ناحیتی است به حوف مصر. (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
زَرَابِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
فرشهاي فاخر (جمع زربيه به معناي بساط فاخر است )
-
زرابی
لغتنامه دهخدا
زرابی . [ زَ بی ی ] (ع اِ) بالشچه ها و گستردنی ها وهرچه که گسترده و تکیه بر آن کرده شود واحد آن زِربی (زُربی ) است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و فی اللسان : «الواحد من کل ذلک زَربِیّة» و منه فی القرآن : «و زرابی مبثوثة». (قرآن 16/8...
-
شادروان
لغتنامه دهخدا
شادروان . [ دُ ] (اِ مرکب ) معرب آن شادروان [ دَ / دِ ] و شاذروان . (دزی ج 1 ص 715). پهلوی شاتوروان . (فرش ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). پرده ٔ بزرگی را گویند مانند شامیانه و سراپرده که پیش در خانه و ایوان ملوک و سلاطین بکشند. (برهان قاطع) (فرهنگ ...