کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زد و بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گول زد
دیکشنری فارسی به عربی
ارْتَکَبَ اّحتيالاً
-
دامن زد
دیکشنری فارسی به عربی
أزَّجَ
-
پس زد
دیکشنری فارسی به عربی
أحْجَمَ
-
جا زد
دیکشنری فارسی به عربی
أحْجَمَ
-
دان زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که زیاد خورده
-
دون زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که میل به دانه ندارد
-
وا زد
واژهنامه آزاد
1- به معنی به درد نخور 2- پس خورده ، بازگشت خورده
-
زبان زد شدن
لغتنامه دهخدا
زبان زد شدن . [ زَ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مشهور شدن . (فرهنگ نظام ). بر سر زبانها افتادن . چون مثل سائر شدن . رجوع به زبان شود.
-
دست به…زد
دیکشنری فارسی به عربی
اِبتَدَرَ
-
تلگراف زد (کرد)
دیکشنری فارسی به عربی
أبرَقَ
-
به هم زد
دیکشنری فارسی به عربی
أبطلَ
-
هَلْف هَلْف زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
halfhalf zeda در گویش گنابادی یعنی نفس نفس زدن به خاطر دویدن یا خسته شدن
-
را گول زد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتاطَ علي
-
را بر هم زد
دیکشنری فارسی به عربی
أخَلَّ بـ
-
دست به … زد
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ بـ ، أخَذَفي ، أدَّي ، اِرْتکبَ