کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زد به چاکِ جده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حقّه ای زد
دیکشنری فارسی به عربی
ارْتَکَبَ اّحتيالاً
-
بر هم زد
دیکشنری فارسی به عربی
أزَّجَ
-
زد و بند
لهجه و گویش تهرانی
تبانی
-
خوو خووَ بِم زد
لهجه و گویش بختیاری
xow-xowva bem zad خواب پریشان دیدم و نگرانم.
-
زد و بند
فرهنگ گنجواژه
تبانی.
-
زد و خورد
فرهنگ گنجواژه
دعوا.
-
زد و زخم
فرهنگ گنجواژه
جنگ و جدال.
-
زد و وازد
فرهنگ گنجواژه
زیر و رو کردن، عوض بدل کردن.
-
زد و خورد شدت یافت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَدَمَ الصَّراعُ
-
بستن و زد و بند
فرهنگ گنجواژه
بند و بست.
-
منازعه و زد و خورد
فرهنگ گنجواژه
درگیری.
-
كلنگ ساخت را بر زمین زد
دیکشنری فارسی به عربی
وضع حجر الأساس
-
شدّت پیدا کردن جنگها (زد و خورد ها)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِدامُ المعارِکِ
-
امنیت عمومی را مختل کرد (بر هم زد)
دیکشنری فارسی به عربی
أخَلَّ بالامْنِ العام
-
واژههای همآوا
-
زد به چاکِ (جده)
لهجه و گویش تهرانی
فرار کرد