کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زخرفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زخرفة
لغتنامه دهخدا
زخرفة. [ زَ رَ ف َ ] (ع مص ) آراستن سخن . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). آراستن دروغ . (غیاث اللغات ). آراستن سخن را و بربستن . (آنندراج ). آراستن دروغ . تلبیس کردن . (کشف اللغات ). زخرفه و زخراف در اصل تزیین چیزی است با طلا و آنرا بر پیراستن سخن ...
-
واژههای مشابه
-
زخرفة عربية
دیکشنری عربی به فارسی
نقش عربي يا اسلا مي , کاشي کاري سبک اسلا مي
-
جستوجو در متن
-
زخراف
لغتنامه دهخدا
زخراف . [ زِ ] (ع مص ) بمعنی زَخْرَفة و مصدر دوم این باب است . رجوع به زخرفة شود.
-
نقش عربی یا اسلا می
دیکشنری فارسی به عربی
زخرفة عربية
-
کاشی کاری سبک اسلا می
دیکشنری فارسی به عربی
زخرفة عربية
-
صخر
لغتنامه دهخدا
صخر. [ ص َ ] (اِخ ) ابن صدقة مکنی به صدقة، تابعی است . سجستانی حدیثی در باره ٔ منع زُخرفه ٔ مساجد از او آورده است . (المصاحف ص 150).
-
پروراندن
لغتنامه دهخدا
پروراندن . [ پ َرْ وَ دَ ] (مص ) پرورش دادن . پروردن . پرورانیدن .تربیت کردن . پرورش کردن . ترشیح . تنبیت : چنین پروراند همی روزگارفزون آمد از رنگ گل رنج خار. فردوسی .کنون دور ماندم ز پروردگارچنین پروراند مرا روزگار. فردوسی .جهانا چه بدمهر و بدگوهری ...
-
زخارف
لغتنامه دهخدا
زخارف . [ زَ رِ] (ع اِ) ج ِ زخرف ، کمال خوبی چیزی . رجوع به زخرف شود. || ج ِ زخرف ، سخن به آرایش دروغ . (از منتهی الارب ) : مختصر از این زخارف مقبول داشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 186). رجوع به زخرف شود. || زخارف دنیا؛ آرایش و متلذذات آن .(منت...