کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زحمات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زحمات
لغتنامه دهخدا
زحمات . [ زَ ح َ ] (ع اِ) ج ِ زحمت . رجوع به زحمة و زحمت شود.
-
جستوجو در متن
-
رشته را پنبه کردن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن نتیجه زحمات
-
تصادیع
لغتنامه دهخدا
تصادیع. [ ت َ ] (ع اِ) زحمات و دردسرها. (ناظم الاطباء). ج ِ تصدیع.
-
برکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بَرکة، جمع: بَرَکات] bare(a)kat ۱. فراوانی؛ افزونی؛ بسیاری.۲. خجسته بودن؛ مبارکی: به برکت زحمات شما کارمان زود به اتمام رسید.۳. (اسم) نعمتها.
-
ترددات
لغتنامه دهخدا
ترددات . [ ت َ رَدْ دُ ] (ع اِ) کوشش و زحمات . (ناظم الاطباء). - ترددات دنیویه ؛ مشاغل دنیوی . (ناظم الاطباء).
-
گریف فیز
لغتنامه دهخدا
گریف فیز. [ گ ِ ] (اِخ ) از دانشمندانی است که در خواندن خطوط مملکت نوبی (سودان کنونی ) زحمات بسیار متحمل شد و به مقصود نزدیک گردید. (از تاریخ ایران باستان ص 58).
-
ارگیشتی
لغتنامه دهخدا
ارگیشتی . [ ] (اِخ ) نام چند تن از پادشاهان وان . در زمان ارگیشتی دووان مورد حمله ٔ کیمریان قرار گرفت و آن پادشاه با زحمات بسیار ازمملکت خود دفاع کرد. (ایران باستان ص 171 و 172).
-
تابقور
لغتنامه دهخدا
تابقور. (ع اِ) (مغولی ، اِ) فرع ِ خراج : و از ولایات وجوه تابقور و چهار پای و آلات و مزدور می آوردند و خلایق را زحمات می رسید و اکثر تلف می شد و کسانی که بر سر آن می بودند اللیلة و حبلی می گفتند. (تاریخ غازانی ص 202).
-
ارکئون
لغتنامه دهخدا
ارکئون . [ اَ ] (معرب ، اِ) (از ارخون یونانی بمعنی رئیس ) ارکون . ارخون . در قدیم قاضی بزرگ جمهوری های یونان . || رئیس . || مهتر ترسایان . (آنندراج ذیل ارخون ) : بیرون جماعتی که از حکم چنگزخان و قاآن از زحمات مؤنات معافند از طایفه ٔ مسلمانان سادات ....
-
امامقلی میرزا
لغتنامه دهخدا
امامقلی میرزا. [ اِ ق ُ ] (اِخ ) (عمادالدوله ) از فضلای دوره ٔ قاجاری بود. در المآثر و الاَّثار (ص 187) چنین آمده است : امامقلی میرزا در علوم شرق زمینی لاسیما فنون حکمیه زحمات بسیار برده و بمقامی ارجمند رسیده بود. سالها در سن شباب بمثابه ٔ طلاب حمل ک...
-
بابی
لغتنامه دهخدا
بابی . (اِخ ) حلبی ، احمد. احمد بابی حلبی ، عموی آقایان مصطفی و عیسی ، بابی حلبی صاحبان کتابخانه ٔ مشهور در قاهره میباشد که بسال 1276 هَ . ق . بنام احمد بابی حلبی تأسیس گردید. تاکنون کتابهای دینی بسیاری در نتیجه ٔ زحمات وی منتشر شده است ازجمله : تقر...
-
آتوس
واژهنامه آزاد
کوهی در شرقی ترین قسمت جنوب شبه جزیره یونان ( خالسیدیک ) که در ناحیه مقدونیه امروزی واقع می باشد که برای لشگر کشی خشایارشاه به یونان در این کوه کانالی به دست مهندسان ایرانی به نام های آرتاخه و بوباروش حفر شد و به پاس زحمات این مهندسان ایرانی به آبراه...
-
تشکن
واژهنامه آزاد
تشکن دهستانی سرسبز و بسیار خوش آب و هواست که در بین کوه های سر به فلک کشیده سفید کوه و قلعه رکن الدین محصور می باشد . آب آشامیدنی این دهستان از سرابی در جوار سفید کوه با نام سراب رفتخان تأمین که بسیار خوشگوار و سالم می باشد . پیشه مردمان این دهستان ک...
-
رشته
لغتنامه دهخدا
رشته . [ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) هرچیز ریسیده شده . (ناظم الاطباء). به معنی ریسیده است . (آنندراج ) (انجمن آرا). ریسیده و تابیده شده . (فرهنگ فارسی معین ). آنچه آنرا رشته باشند. (برهان ). (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). ریسیده . ریشته ...