کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبیر حجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبیر حجل
لغتنامه دهخدا
زبیر حجل . [ زُ ب َ رِ ح َ ] (اِخ ) زبیربن عبدالمطلب است ، یکی از نه عم پیغمبر (ص ). رجوع به تاریخ گزیده چ گراوری ص 163 و زبیر (... بن عبدالمطلب ) شود.
-
واژههای مشابه
-
ابن زبیر
لغتنامه دهخدا
ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) ابوالحسین احمدبن علی بن ابراهیم غسانی ، اسوانی ، ملقب برشید. عالم نحوی ، لغوی ، عروضی ،منطقی ، مورخ ، طبیب ، مهندس ، منجم ، و موسیقی دان . از خاندانی بزرگ بصعید مصر. مدتی متولی اعمال دیوانی مصرو چندی منصب قاضی القضا...
-
ابن زبیر
لغتنامه دهخدا
ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) ابوبکر عبداﷲبن زبیربن عوّام قرشی اسدی . پدر او زبیر یکی از عشره ٔ مبشره و مادرش اسماء بنت ابی بکر است . گویند عبداﷲ نخستین مولود مهاجرین بمدینةالرسول است و نام و کنیت اورا رسول اکرم نهاده است . مانند پدر خود از پیام...
-
ام زبیر
لغتنامه دهخدا
ام زبیر. [ اُم ْ م ِ زُ ب َ ] (اِخ ) یکی از عمه های پیغمبر اسلام بود. (از تاریخ گزیده چ لندن ص 163).
-
خیط زبیر
لغتنامه دهخدا
خیط زبیر. [ خ َ زُ ب َ ](اِخ ) دهی است از دهستان آسیاب بخش هندیجان شهرستان خرمشهر، واقع در 48 هزارگزی شمال هندیجان سر راه بهبهان به خلف آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
قاضی ابن زبیر
لغتنامه دهخدا
قاضی ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) احمدبن علی بن ابراهیم . رجوع به ابن زبیر احمدبن علی شود.
-
جستوجو در متن
-
عبدالمطلب
لغتنامه دهخدا
عبدالمطلب . [ ع َ دُل ْ م ُطْ طَ ل ِ ] (اِخ ) ابن هاشم بن عبدمناف ، مکنی به ابوالحارث . بزرگ قریش در زمان جاهلیت و از بزرگان عرب بود. وی مردی عظیم الشأن و رفیعمنزلت و متصف به اوصاف حمیده و مشتهربه افعال پسندیده بود. فصیح اللسان ، حاضرالقلب بود.وی جد...