کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبون افکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زبون کشی
لغتنامه دهخدا
زبون کشی . [ زَ ک ُ ] (حامص مرکب ) زبون کش بودن . زیردست آزار بودن . مظلوم کشی . حق کشی در مورد زیردستان و مظلومان . رجوع به زبونکش شود.
-
زبون نالی
لغتنامه دهخدا
زبون نالی . [ زَ ] (حامص مرکب ) کنایه از اظهار عجز و ناله بود، از عالم عاجزنالی و زارنالی و ضعیف نالی . (آنندراج ) : یا بمردی کار کن یا ترک کن مردانه کارکمتراز کار زبان باشد زبون نالی مرا.واله هروی (از آنندراج ).
-
آتشی زبون
لهجه و گویش تهرانی
بد زبان
-
بی زبون
لهجه و گویش تهرانی
مظلوم
-
زبون باز
لهجه و گویش تهرانی
حقه باز
-
زبون بره
لهجه و گویش تهرانی
آبنباتی که وسط آن مغز بادام است
-
زبون بَسته
لهجه و گویش تهرانی
بیزبان،مورد ترحم،بیگناه
-
زبون بند
لهجه و گویش تهرانی
دعای ضد شایعه و غیبت،دعای بستن زبان
-
زبون دراز
لهجه و گویش تهرانی
پررو
-
زبون ریختن
لهجه و گویش تهرانی
چرب زبانی کردن
-
زبون زرگری
لهجه و گویش تهرانی
زبانی قراردادی بین دو یا چند نفر.
-
زبون گنجشک
لهجه و گویش تهرانی
نام نوعی درخت بدون میوه
-
زبون نفهم
لهجه و گویش تهرانی
نادان
-
زخم زبون
لهجه و گویش تهرانی
بد دهنی،سرکوفت
-
زیر زبون
لهجه و گویش تهرانی
راز