کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبانه دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زبانه دار
/zabānedār/
معنی
۱. دارای زبانه؛ آنچه دارای پره یا برآمدگی شبیه زبان باشد.
۲. شعلهدار؛ شعلهور.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبانه دار
لغتنامه دهخدا
زبانه دار. [ زَ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) ملتهب . مشتعل . شعله کش . زبانه کش : تا در شب انتظار بودندچون شمع زبانه دار بودند. نظامی (الحاقی ).رجوع به زبانه شود. || آنچه دارای برآمدگی یا تکمه ای شبیه بزبان باشد. رجوع به زبانه شود.
-
زبانه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) zabānedār ۱. دارای زبانه؛ آنچه دارای پره یا برآمدگی شبیه زبان باشد.۲. شعلهدار؛ شعلهور.
-
واژههای مشابه
-
apophysis, tongue
زبانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شاخۀ فرعی یک تودۀ نفوذی بزرگتر
-
prominence
زبانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فورانهای شعلهمانند گاز در فامسپهر یا تاج خورشید که در امتداد خطوط میدان مغناطیسی قرار دارند و چگالی بیشتر و دمای کمتری در مقایسه با محیط اطراف خود دارند
-
reed
زبانه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تیغهای باریک و انعطافپذیر در برخی از هواصداها که با جریان هوا به ارتعاش درمیآید و موجب تولید صدا میشود
-
free reed
زبانۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی زبانه که براثر ارتعاش سر آزاد آن بدون برخورد با مانع صدا تولید میشود
-
ligulate 2, strap-shaped, tongue-shaped
زبانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل نوار و تا حدودی مستطیلی در گیاهان
-
meander lobe, tongue
زبانۀ رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زمینی زبانهایشکل و کموبیش مرتفع در درون یک رودپیچ
-
beating reed
زبانۀ زنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی زبانه که براثر ارتعاش و برخورد سر آزاد آن با مانع صدا تولید میشود
-
single reed
زبانۀ ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی زبانۀ زنشی واحد در برخی از هواصداها که براثر ارتعاش آن صدا تولید میشود
-
cold tongue
زبانۀ سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در هواشناسی همدیدی، گسترش یا پیشروی بارز هوای سرد
-
lava toe
زبانۀ گدازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] یکی از زائدههای کوچک و گِرد در جلوی جریان گدازۀ ریسمانیِ (pahoehoe lava) درحالحرکت
-
mantle plume
زبانۀ گوشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای داغ و صعودکننده از ماگما که از گوشته منشأ میگیرد
-
double reed
زبانۀ مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دو زبانۀ زنشی متصل به هم که براثر ارتعاش و برخورد با یکدیگر موجب تولید صدا میشوند