کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
thermal incinerator
زبالهسوز حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی که در آن پسماند بهکمک شعله سوزانده میشود
-
kitchen midden
تل زبالۀ خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای از دورریزهای آشپزخانهای که در کنار یک خانه یا محوطۀ استقرار شکل میگیرد
-
liquid injection incinerator
زبالهسوز با تزریق مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی متداول برای سوزاندن پسماندهای مایع که در فشار بالا و به روش تبدیل مایع به قطرات ریز عمل میکند
-
واژههای همآوا
-
ذبالة
لغتنامه دهخدا
ذبالة. [ ذُ ل َ ] (ع اِ) پلیته . (دهار) (منتهی الارب ). فتیله . فلیته . ذُبّاله َ. پلیته ٔ افروخته . ج ، ذبال . (مهذب الاسماء). ذَبائل : این همی گفت و ذباله ٔ نور پاک از لبش میشد پیاپی بر سماک .مولوی .
-
ذبالة
لغتنامه دهخدا
ذبالة. [ ذُب ْ با ل َ ] (ع اِ) پلیته . فلیته . فتیله .
-
جستوجو در متن
-
garbage collection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجموعه زباله، زباله روبی
-
cocollection
جمعآوری یکجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جمعآوری همزمان زبالۀ خانگی و زبالههای تفکیکشده
-
تل انگون
واژهنامه آزاد
محل جمع آوری زباله (انباشت زباله روی هم)
-
bioaccumulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله
-
pigwash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله
-
garbage down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله
-
rubbishly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله
-
wastepile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله
-
trewage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله