کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
foodborne pathogen
بیماریزای غذازاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] عاملی بیماریزا و عموماً باکتریایی که ازطریق غذا منتقل میشود
-
food allergen
حساسیتزای غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادهای غذاییکه حساسیت غذایی ایجاد میکند
-
nervous sedative
رخوتزای عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزاییِ که ازطریق دستگاه عصبی عمل میکند و شامل رخوتزاهای مغزی و نخاعی و تنۀ عصبی است
-
gastric sedative
رخوتزای معدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزایی که تحریکپذیری معده را کاهش میدهد
-
spinal sedative
رخوتزای نخاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزایی که فعالیت کارکردی یا نابهنجار نخاع را تخفیف میدهد
-
جستوجو در متن
-
zee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زای
-
ازواء
لغتنامه دهخدا
ازواء. [ اَزْ ] (ع اِ) اَزْو. ج ِ زای یا زای اخت راء.
-
opportunistic pathogens
فرهنگ لغات علمی
بیماریزای فرصت طلب
-
رندورد
لغتنامه دهخدا
رندورد. [ رَ دَ وَ ] (اِخ ) نام موضعی است در قرب بغداد و بعضی به زای معجمه آورده اند و آن صحیح است و عمرانی با راء مهمله آورده و گوید با زای معجمه هم روایت شده است . (از معجم البلدان ).
-
endpoint temp, endpoint temperature
دمای پایانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دمایی که در آن عوامل بیماریزای فراوردۀ غذایی، بهخصوص گوشتی، از بین میرود
-
antihistamine
ضدِهیستامین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارویی که بازدارندۀ برخی آثار هیستامین بهویژه نقش آلرژیزای آن باشد
-
ژرد
لغتنامه دهخدا
ژرد. [ ژَ ] (اِمص ) بسیار خوردن . پرخوری . (برهان ). بسیارخوری . (آنندراج ). صاحب غیاث اللغات گوید: ظاهراً لغت ژرد مشترک است به زبان عربی و فارسی ، مگر تفاوت اینقدر باشد که در عربی به زای عربی و در فارسی به زای فارسی است .
-
تروال
لغتنامه دهخدا
تروال . [ ت َ ] (اِ) برگ گیاه باشد و در فرهنگ زمان گویا بجای را، زای منقوطه مرقوم است . (فرهنگ جهانگیری ) (ازفرهنگ رشیدی ). برگ گیاه را گویند و با زای نقطه دار هم باین معنی آمده است . (انجمن آرا) (آنندراج ). برگ گیاه را گویند و با زای نقطه دار و زای ...
-
گورکانی
لغتنامه دهخدا
گورکانی . (اِ) تیماج و سختیان را گویند، و با زای نقطه دار و رای فارسی هر دو آمده است .(برهان ). مصحف گوزگانی است . رجوع به گوزگانی شود.
-
inert mine
مین بیاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی مین آموزشی که ازلحاظ اندازه و شکل و وزن مشابه مین جنگی اما همۀ مواد منفجره و آتشزای آن بیاثر است