کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاین سپس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زاین سپس
/zinsepas/
معنی
از اینسپس؛ پسازاین؛ بعدازاین: ◻︎ برو زاینسپس گو سر خویش گیر / گرانی مکن جای دیگر بمیر (سعدی۱: ۱۲۵).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زاین سپس
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] zinsepas از اینسپس؛ پسازاین؛ بعدازاین: ◻︎ برو زاینسپس گو سر خویش گیر / گرانی مکن جای دیگر بمیر (سعدی۱: ۱۲۵).
-
جستوجو در متن
-
عبقری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عبقریّ] [قدیمی] 'abqari ۱. بزرگ قوم؛ سَرور.۲. نیکو و نفیس.۳. ویژگی کسی یا چیزی که نیرومندی و زیبایی او شگفتانگیز باشد.۴. (اسم) = عبقر: ◻︎ بهسختی بکشت این نمد بسترم / روم زاین سپس عبقری گسترم (سعدی۱: ۱۸۶)، ◻︎ کبکان دری غالیه در چشم ...
-
سلیم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی، جمع: سُلَماء] salim ۱. سالم؛ درست؛ بیعیب: عقل سلیم، ◻︎ چو دزدان به هم باک دارند و بیم / رود در میان کاروانی سلیم (سعدی۱: ۴۵).۲. (صفت) [قدیمی] بیآزار؛ آرام و مطیع: ◻︎ در برابر چو گوسفند سلیم / در قفا همچو گرگ مردمخوار (سعدی: ۸۷).۳. [قد...