کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ضایع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ضائع] zāye' ۱. تباه؛ بیکاره؛ بیفایده.۲. [قدیمی] بیاعتبارشده.〈 ضایع شدن: (مصدر لازم)۱. تباه شدن؛ نابود شدن.۲. بیهوده شدن.〈 ضایع کردن: (مصدر متعدی) تباه کردن؛ نابود کردن.〈 ضایع گذاشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] فروگذاشتن؛ م...
-
ضایع
لهجه و گویش تهرانی
آدم بیهوده
-
جستوجو در متن
-
ژنراتور برق
واژهنامه آزاد
کهرب زایا (کَهرُب زایا).
-
zyga
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زایا
-
زاینده
واژگان مترادف و متضاد
زایا، مولد ≠ نابارور
-
نازا
واژگان مترادف و متضاد
حائل، سترون، عاقر، عقیم، نابارور ≠ بارور، زایا
-
embryonal carcinoma
پوشچنگار رویانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری بسیار بدخیم که از یاختههای زایا منشأ میگیرد
-
fruitful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مثمر ثمر، بارور، مفید، میوه دار، زایا
-
عقیم
واژگان مترادف و متضاد
بیبار، بیثمر، بیحاصل، بینطفه، سترون، نازا ≠ بارور، زایا، مثمر
-
مولد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تولیدگر، خالق، زایا، زاینده، سازنده ۲. دینام، ژنراتور
-
prolific
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرورش دهنده، بارور، فراوان، نیرومند، حاصلخیز، زایا، پرزا
-
مولد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] movalled ۱. تولیدکننده؛ زاینده؛ بهوجودآورنده؛ زایا.۲. (اسم) (برق) ژنراتور.
-
سترون
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیبار، بیبر، عقیم، نازا ≠ بارور، زایا ۲. بایر، لمیزرع، کویر ≠ حاصلخیز ۳. استریل
-
زایندگی
لغتنامه دهخدا
زایندگی . [ ی َ دَ / دِ ] (حامص ) زایا بودن . ولود بودن . مقابل عقیم بودن . || تولید کردن . انتاج . افزودن . رجوع به زاینده شود.
-
reactor fuel
سوخت واکنشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادهای شکافتپذیر یا زایا که بهعنوان چشمۀ انرژی در واکنشگاهها / رآکتورهای هستهای به کار میرود متـ . سوخت هستهای nuclear fuel سوخت رآکتور