کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاویه جوشنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) (وقعة الَ ...) واقدی گوید وقعه ٔ زاویه ٔ بصره در محرم سال 83 هَ . ق . رخ داد. (تاریخ طبری چ نلدکه ج 8 ص 1101). و رجوع به زاویه (یوم الَ ...) شود.
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) یوم للحجاج علی عبدالرحمن بن محمدبن اشعث . (مجمع الامثال میدانی ). طبری آرد: حجاج در یوم الزاویة 11هزار تن را بقتل رسانید و هیچ یک از افراد لشکرعبدالرحمن را زنده نگذاشت . جز یک تن که پسرش از کتاب حجاج بود. حجاج بدو ...
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است به واسط. (منتهی الارب ). میان واسط و بصره قریه ای است بر کنار دجله که آن را زاویه گویند و روبروی آن قریه ٔ دیگری است بنام هنیئه . (از معجم البلدان ).
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) سیدی احمدبن ادریس یکی از زاویه های بسیار معروف در الجزائر است .(از دائرة المعارف بستانی ). و رجوع به زاویه شود.
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) سیدی عبدالرحمن از زاویه های بزرگ و مشهور الجزائر است .(از دائرة المعارف بستانی ). و رجوع به زاویه شود.
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) سیدی موسی الطنبدار از زاویه های بزرگ الجزائر است .(از دائرة المعارف بستانی ). و رجوع به زاویه شود.
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) سیدی بن علی شریف از زاویه های معروف و بزرگ الجزائر است .(از دائرة المعارف بستانی ). و رجوع به زاویه شود.
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) قریه ای است به موصل . (تاج العروس ).
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) مقاطعه ای است در شمال لبنان و شرق طرابلس و کوهی بنام تربل در آنجا واقع است .این ناحیه اکنون جزء ایالت بترون و مشتمل است بر 29قریه و مزرعه . اهالی آنجا از موارنه ، رومیها و ارتودکس ها و اندکی مسلمان تشکیل یافته . از قریه های مهم ...
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) موضعی است به اندلس . (منتهی الارب ) (تاج العروس ). از اقالیم اکشونیه ٔ اندلس است . (از معجم البلدان ).
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مدینه که در آنجا قصر انس است . (تاج العروس ) (منتهی الارب ). جائی است در دوفرسخی مدینه که قصر انس بن مالک رحمةاﷲ در آنجا واقع بوده است . (از معجم البلدان ).
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ] (ع ص ) مؤنث از زوی ، یزوی ، زیاً؛ گردآورنده . و زاویه بمعنی رکن خانه نیز از این معنی مأخوذ است ، زیرا گوئی یک قسمت از خانه را فراهم آورده است . (تاج العروس ). گردآورنده . (شمس اللغات ).
-
زاویة
لغتنامه دهخدا
زاویة. [ ی َ ](اِخ ) موضعی است در بصره . (اقرب الموارد). موضعی است در بصره که در آن جا میان حاجیان و عبدالرحمن بن اشعث جنگ واقع شد. (منتهی الارب ) (تاج العروس ). موضعی است نزدیک بصره و جنگ معروف عبدالرحمن بن محمدبن اشعث با حجاج بسال 83 هَ . ق . در آن...
-
زاوية
دیکشنری عربی به فارسی
زاويه , گوشه , نبش
-
complement of an angle
متمم زاویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متمم یک زاویۀ مفروض زاویهای است که مجموع آن با زاوایهای مفروض برابر 90 درجه باشد